به گزارش خبرنگار مهر وقتی صحبت از غرب کارون میشود، در ذهن متخصصان نفت و گاز تصویر پهنهای خاکی و مرزی نقش میبندد که در دل خود میلیاردها بشکه نفت درجای را پنهان کرده است. این منطقه، مجموعهای از پنج میدان نفتی اصلی آزادگان جنوبی، آزادگان شمالی، یادآوران، یاران شمالی و یاران جنوبی را در بر میگیرد که با عراق مشترکاند. برآوردها نشان میدهد که این خوشه نفتی بیش از ۶۷ میلیارد بشکه نفت درجای را شامل میشود که حدود یکسوم کل ذخایر درجای ایران را تشکیل میدهد.
این اعداد و ارقام بهخودیخود اهمیت غرب کارون را روشن میکند، اما واقعیت استراتژیک ماجرا این است که در میادین مشترک، اگر شما برداشت نکنید، طرف مقابل این کار را انجام خواهد داد. سال ۱۴۰۴ برای ایران سالی پر از ارقام هشداردهنده در این زمینه بوده است.
مرور تاریخی توسعه غرب کارون
داستان توسعه غرب کارون به اوایل دهه ۸۰ شمسی بازمیگردد، زمانی که مطالعات اولیه این میادین کامل شد و مشخص گردید که پتانسیل این منطقه میتواند تراز تولید نفت کشور را متحول کند. با این حال، تحریمهای بینالمللی و محدودیتهای سرمایهگذاری باعث شدند که پیشرفت پروژهها پله به پله و با فراز و نشیب پیش برود.
در سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۴۰۰، با بهرهبرداری از فازهای اولیه یادآوران و آزادگان شمالی، گامهای مهمی برداشته شد، اما شتاب لازم برای رسیدن به ظرفیت اسمی همچنان ایجاد نشد. عراق در همان زمان با جذب شرکتهای بینالمللی از چین و اروپا، تولید خود را چندین برابر کرد.
وضعیت تولید ایران در سال ۱۴۰۴
بر اساس دادههای منتشرشده از سوی شرکت ملی نفت ایران، مجموع تولید نفت خام از خوشه غرب کارون در سال ۱۴۰۴ به حدود ۴۲۰ هزار بشکه در روز رسیده است. این عدد نسبت به سال ۱۴۰۳ رشد نزدیک به ۲۰ هزار بشکهای را نشان میدهد، که هرچند مثبت است، اما در مقایسه با ظرفیت بالقوه ۱.۲ میلیون بشکهای این منطقه، فاصله بسیار زیادی دارد.
ضریب بازیافت فعلی در این مخازن که به معنای درصد نفت قابل استخراج از کل ذخیره درجای است حدود ۷ تا ۹ درصد برآورد میشود. این رقم در سناریوهای توسعه پیشرفته میتواند به ۱۵ تا ۲۰ درصد برسد. هر درصد افزایش ضریب بازیافت معادل صدها میلیون بشکه نفت اضافی است.
مقایسه تولید با طرف عراقی
عراق در همان سال ۱۴۰۴، تولید نفت خام از بخشهای مشترک غرب کارون را به حدود ۹۵۰ هزار بشکه در روز رسانده است. این موفقیت بهواسطه قراردادهای مشارکت با شرکتهایی مانند CNPC چین، پتروناس مالزی و شل انگلیس حاصل شده که سرمایهگذاری، تکنولوژی حفاری افقی، تزریق آب و گاز و سیستمهای فرآورش پیشرفته را به کار گرفتهاند.
رفیعی، کارشناس توسعه میادین نفتی میگوید: وقتی در سوی دیگر مرز، حفاری چاههای افقی با طول بیش از ۴ کیلومتر و تزریق هوشمند آب در مقیاس صنعتی انجام میشود و ما همچنان به حفاری عمودی محدود بسنده میکنیم، طبیعی است که اختلاف تولید به این حد برسد.
دلایل عقبماندگی ایران
۱. محدودیت سرمایهگذاری خارجی
تحریمهای بانکی و نفتی مانع ورود سرمایهگذاری مستقیم خارجی به پروژههای غرب کارون شدهاند. بدون منابع مالی چند میلیارد دلاری، مراحل توسعه کامل، از حفاری تا احداث تأسیسات، به کندی پیش میرود.
۲. فناوری ناقص ازدیاد برداشت
روشهای EOR مثل تزریق گاز هوشمند یا نانوفناوری در برداشت هنوز به شکل گسترده در غرب کارون به کار گرفته نشده است.
۳. کمبود زیرساخت فرآورش
برخی میادین مانند یاران جنوبی هنوز فاقد واحدهای فرآورش کامل هستند و مجبور به ارسال نفت به واحدهای دیگر با خط لوله محدودند.
۴. پیچیدگیهای قراردادی
تغییر مکرر در مدلهای قراردادی از بیع متقابل تا IPC و قراردادهای EPCF—فضای پیشبینیپذیری را برای شرکتها از بین برده است.
ضرورت شتاببخشی در سالهای آتی
از منظر اقتصادی، اگر ایران در ۵ سال آینده تولید غرب کارون را به ظرفیت اسمی نرساند، ارزش از دسترفته ناشی از برداشت طرف مقابل به دهها میلیارد دلار خواهد رسید.
فاطمه قادری، استاد اقتصاد انرژی معتقد است هر روز که ما چاه جدیدی حفاری نمیکنیم یا تأسیسات فشارافزایی نصب نمیشود، در واقع سهممان از مخزن را به طرف مقابل واگذار میکنیم. این واگذاری نه قراردادی است و نه قابل بازگشت.
در همین زمینه کارشناسان انرژی پیشنهادهایی میدهند از جمله اجرای فوری پروژههای حفاری افقی و چندشاخه برای برداشت بهینه از لایههای کمفشار، تزریق گسترده گاز و آب برای حفظ فشار مخزن، با استفاده از خطوط لوله و کمپرسورهای بهرهبرداری، جذب سرمایه بخش خصوصی داخلی در قالب پروژههای BOT و بیع متقابل بومیشده، ثبات مدل قراردادی حداقل برای یک بازه ۱۰ ساله جهت جلب اعتماد سرمایهگذاران، افزایش ارتباطات فنی با شرکتهای دانشبنیان داخلی برای ساخت تجهیزات مورد نیاز که توجه به این موارد میتواند توسعه این میدان را تسریع بخشد.
نگاه راهبردی؛ از میدان تا دیپلماسی
مسئله توسعه غرب کارون تنها فنی یا اقتصادی نیست؛ بُعد سیاسی و دیپلماسی انرژی هم اهمیت دارد. همکاری یا حداقل مدیریت تعارض با عراق در برداشت میتواند بخشی از فشار رقابتی را کاهش دهد. تجربه «توسعه مشترک» در دریای شمال و خلیج مکزیک نشان میدهد که با توافقات دوجانبه میتوان برداشت عادلانهتری داشت.
سال جاری برای غرب کارون سالی بود که هم ظرفیتهای بالقوه و هم چالشهای بالفعل خود را به رخ کشید. اعداد و ارقام حکایت از شکاف جدی در برداشت ایران و عراق دارند؛ شکافی که اگر با تصمیمات سریع، سرمایهگذاری هدفمند، انتقال فناوری و دیپلماسی فعال پر نشود، به یک عقبماندگی دائمی تبدیل میشود. غرب کارون میتواند طی کمتر از یک دهه به موتور محرک صادرات نفت ایران بدل شودبه شرط آنکه از هماکنون، با نگاه ملی و فراملی، برای توسعه آن اقدام شود.